خجسته میلاد با سعادت مولود کعبه، ساقی کوثر، شافع محشر، فاتح خیبر، داماد پیمبر، مولای متقیان، امیر مؤمنان، حضرت علی ابن ابیطالب علیهالسلام و روز پدر بر امام عصر(عج)، و تمامی شیعیان ، دوستان و عزیزان، مبارک باد
ز لیلی من شنیدم یا علی گفت
به مجنون چون رسیدم یا علی گفت
مگر این وادی دارالمجنون است
که هر دیوانه دیدم یا علی گفت
نسیمی غنچه ای باز میکرد
به گوش غنچه دیدم یا علی گفت
چمن با ریزش باران رحمت
دعایی کرد و او هم یا علی گفت
خمیر خاک آدم را سرشتند
چو برمیخواست آدم یا علی گفت
مسیحا دم از اعجاز میزد
ز بس بیچاره مریم یا علی گفت
علی را ضربتی کاری نمی شد
یقینم ابن ملجم یا علی گفت
مگر خیبر ز جایش کنده می شد
یقین آنجا علی هم یا علی گفت
عاقبت به خیری!!!
چند ماه پیش که مسافرت بودم یک مدت را مدام با چند تا از پیرهای فامیل زندگی کردم وشیوه زندگی اینها باعث شد در این مورد به فکر بیفتم ونسبت به اعمال افراد مسن ها دقیق تر بشم چون من خودم هم به با این پیری ها زیاد فاصله ندارم وباید دقیق میشدم میدم در کجای راه هستم. با توجه به اعمال و رفتار اینها متوجه شدم فرد در دوران جوانی با هر شیوه ای که زندگی بکند در دوران پیری هم طبق اون روش پیش میرود تا اینجای کار که مشکلی نداره. ولی یه نظر من همین عمل کردها باعث میشه عاقبت به خیر بشیم یا نه، البته بازم همه اینها را خدا بهتر میدونه ولی ما هم باید از گذشتکان وپیران پند بگیریم.
در این مدت من با سه تا از افراد مسن بودم با سه رفتار متفاوت،
اولی: یک خانم 75 ساله که در جوانی اهل دعا ونیایش بوده والان هم تا فرصت میکرد یا نماز میخوند ویا موقعی که در جمع بودن با تسبیح در حال ذکر گفتن بود. خیلی کم صحبت میکرد وبا اطرافیان خیلی کنار میاومد
دومی: یک خانم 78 ساله بود این طور که خودش صحبت میکرد در جوانی با اطرافیان مشکل داشت و واینجور که من متوجه شدم اهل غیبت و ووو بوده، الان در سن پیری نماز یومیه را میخوند بعد مینشست هر کی رد میشدیک چیزی میگفت وطرف را ناراحت میکرد وموقعی هم که تنها میشد مدام لباسهای کهنه را میشکافت ودوباره با سختی میدوخت و سر چیزهای بی ارزش ناراحتی برای اطرافیان پیش میاورد مثلا یکبار سکه 50 ریالی را را در زیر فرش مخفی کرده که گم نشه وبه همه میگفت یک عالمه پولم گم شده همه دنبالش بگردید پیدا کنید ویا یک روز موبایل یکی از بچه هاش را در یک کیسه نایلونی گذاشته بود ومخفی کرده بود که گم نشه ، به گوشی زنگ زدندپیداش کردند البته هر چی را هم هر جا میذاشت فراموش میکرد.
سومی: یک خانم 65 ساله هست که این خانم از دوران جوانی اهل فیلم وسبنما بوده وهمش درگیر زندگی هنرپیشه ها، چند وقت پیش موقعی که با همسرش از سفر حج برگشته بوده بود شنید که در نبودن اون اقای خسرو شکیبایی فوت کرده اند. خیلی ناراحت شد و کسانی که برای دیدنش رفته بودند به جای صحبت از زیارت خانه خدا در مورد فیلمهای اقای شکیبایی صحبت میکرد والان هم چون فکر میکنند که همسرش شبیه یکی از هنرپیشه هایی هست که این بدش مباومده، همش با همسرش اختلاف داره و با هر کی صحبت بکنه همسر اون طرف را شبیه یک هنرپیشه مورد پسندش میبینه وهمسرخودش را هم اون هنرپیشه....
الان هر کی این مطالب را ببینه فکر میکنه ای داد من چقدر اهل حرف وحدیث هستم ولی کسانی که از نزدیک با من شناخت دارند میدونند که مطلقا اهل حرف وحدیث نیستم. اینها مواردی هست که منو به فکر انداخته دقت کنم برای عاقبت به خیری، البته عاقبت به خیری هر فرد دست خداست وچون خدا عادل هست عملکرد ما در عاقبت به خیریمون بدون تاثیر نمیشه. خدا انشا الله عاقبت همه مون را ختم به خیر بکند.
به نام خدا
کارنامه امتحاناتم را گرفتم ونتیجه عالی بود ، امتحان ریاضی را نرفته بودم از طرف مدرسه از تبصره ماده 14 استفاده کردند وقبول خرداد ماه در کارنامه زدند. با استفاده از تبصره معدلم (96/17) هست وبدون تبصره (25/19) با فرصت کمی که داشتم نتیجه به نظرم خیلی عالی هست .پس قدم اول:(موفقیت در اولین پله)
با توکل به خدا باید به فکر ثبت نام در کلاسهای طرح جامع باشم که انشا الله در فروردین سال 89 برای امتحان ثبت نام کنم وطبق برنامه مقطع راهنمایی را یک ساله تموم کنم.
به نام خدا
امسال در تلویزیون خانم مسنی را نشون داد که در کنکور شرکت کرده بود وحرفهایی هم زد که برام جالب بود وحتما از گفته هاش در برنامه ریزی هام استفاده خواهم کردم. در اینجا چند تا از افراد مسن ایرانی را که در کنکور شرکت کرده اند را میارم وسعی میکنم از اینها مطالبی یاد بگیرم تا در راه رسیدن به هدفم کمکم باشد.